اندراحوالات پسرک یک ونیم ساله ی من....
پسرک خوشگلم گل خوشبوی مامان سلام......
نمیدونم کی کجا تو چند سالگیت چه طوری داری این پست و میخونی اما الان که من دارم این مطالب رو برات ثبت میکنم شب از نیمه گذشته و شما توی خواب ناز هستی.......یه فرشته ناز و خوشگل که خدا به اشیونمون هدیه داده....
جونم برات بگه شما به سرعت داری روند رشدت رو طی میکنی و منو بابا هرروز شاهد یه پیشرفت تازه ازشما هستیم و البته کلی ذوق و قند تو دل اب شدن از داشتن یه همچین شاهزاده زرنگ و باهوش و مهربووووونی....
امروز یه کلمه جدید رو به طور کاملا واضح بیان کردی اونم این بود:اب بازی....
.الهی که مادر به فدات بشه عروسسک قشنگم ........
کلماتی که عنوان میکنی و میگی تقریا 30 تا میشه ......(مامان بابا عیبه بده اب بازی لالالالالالالا بالا توپ دایی عمه اینجا قان قان ایناهاش شکست ترکید ارمان و.......)افرینو هزززززار ماشالا به پسمل زرنگ خودم
حالا بریم سراغ عکسا ......
عروسکم عکس که زیاده ولی حالا تا جایی که وقت هست یه چند تاشو برات میذارم .....
اینجا خونه دختر عموی ناست دو هفته پیش اینطورا رفته بودیم ارمانه وروچک شما رو بغل کرده فسقلی ..
عکس یه خواب اروم و راحت از گل پسر خوووووووووودم
حدودا همون دو هفته پیش دوره فامیلی داشتیم خونه مامان جون اینا اینم عکس شما پسرک شیطون که
همش میگفتی بغل کن....
اینم عصرونم توی اون دور همی فامیلی دلنشینی که داشتیم....
هفته پیش با خاله الهه نا مامانینا و دایی مصطفی نا رفتیم شهرای شمالی گشت و گذار کردیم که خیلی خیلی خوش گذشت...
این عکس شازده پسرمون وقتی هنوز خونه بودیم و داشتیم وسایلامون رو جمعع می کردیم تاراه بیفتیم...
اینجا هم توی ماشینه که قشنگ خوابیده بودی عششششششششقم.......
توی مسیرمون از جاده چالوس یه جا توقف کردیم ناهار بخوریم که شما هم جسابی بازی کردی و خوش گذروندی...
اینم عکس پرهام و بابا علی کنار رودخانه تو ی صد کیلومتری جاده...
اینم از شیطونی ای پسملمون....
جاده زیبا ی کلاردشت....
عباس اباد....
پرهام قشششششنگم در جاده دل انگیز عباس اباد....
و اما شن بازی پسرم در ساحل....
وای که چقد با این استخره بازی کردیم و خندیدیم ..........
پسرک خوشحالم درساحل .......بازززززززززززززززی.......
جنگلی بسیار زیبا در چابکسر......
پرهام بابا علی بابایی
پرهام ارمان شیطوووووووووووووووونی..........
پسرک قلدره ه ه من.....
پرهام قششششششششششششنگم...........
جاده جواهر ده ..........رامسر.................
خواب نیمروزی پرهامم توی یه جای خنک و باصفا در جواهرده....
ناهارمون...........
پسرکم مشغول بازی با ارمان.....
این عکس هم موقع برگشتن گرفتم ........یه جنگل زیبا در جاده چالوس....
خوشگلم
عشقم
مهربوووووووونم
بهترینم
عاشق تو تا ابد
مامان جدیث....
پرهام شاهزاده زیبا روی ما تا این لحظه ، 1 سال و 6 ماه و 16 روز سن دارد