پرهام شاهزاده زیبا روی ماپرهام شاهزاده زیبا روی ما، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

پرهام گل مامان و باباش

واکسن دو ماهمگی پرهام

اقا پرهام 15 فروردین واکسن دو ماهگیشو زد.بچم ضعف کرد اما بعدش بهش قطره استامینفون دادم هر 4 ساعت دیگه خداروشکر تب نکرد و حالش خوب بود .اون روز رو کلا خوابید بچم.وزنش 5 کیلو و 300 و قدش 59سانتی متر شده بود ماشالا ماشالا.قربونش بشششششششششم. ...
13 مرداد 1392

ختنه پرهام کوچولو

پرهام پسرناز و گوگولی من روز 30 بهمن وقتی فقط 17 روزش بود ختنه شد توسط دکتر سرابی جراح عمومی دردرمانگاه فرهنگیان کرج .پسرک صبورم اصلا بی قراری و اذیت نکرد.مامانی توی نگهداری ومداوا بهم کمک کرد.پسرکم چند روزه خوبه خوب شد.قربوووووووووووووووووونت بشه مامان ...
13 مرداد 1392

پرهام ماه تمام من

امروز از پسرنازم چند تا عکس گرفتم که میذارمشون بعضی وقتتا که دارم ازت عکس میگیرم طوری مامان رو نگاه میکنی مثل نگاهه عاقل اندر سفی(نادان)         پسرم چقده نگاهاش نافذه خدا جونی      پسرم مردی شده .....چقدم جذبه داره خدا جونی                              ...
13 مرداد 1392

اولین شب قدربا پرهامم

پرهام قشنگم گل خوشبوی مامان سلام  سلام به روی ماهت عززززززززززززیزدلم پری شب شبه نوزده ماهه مبارکه رمضان بود و اولین شب قدری بود که بین خلوت من و خدایم غیراز بابا علی صدای نفس های پسرکم هم بود..... شب قشنگی بود ........تا صبح بیدار بودم و احیا گرفتم......برای همه دعا کردم.....برای حضرت امیر دلم سوخت و اشک ها ریختم.........دعا کردم و دعا کردم امممممممما نمیدونم کی کجا توسط چه کاری چه کسی چه عملی خلاصه پروندمو زیرورو کردم اما متوجه نشدم چه کار شایسته ای به درگهه خدا کرده بودم که تو رو بهم هدیه داد......شب قدر هر دعایی به ذهنم میرسید میدیدم وجود تو برام از ههههههههههمه کس و ههههههههههمه چی با ارزشتزه ........راستش پ...
13 مرداد 1392

قشنگترین ملودی دنیا....

سلااااااااام پرهام خودم ...عسل خودم قند عسل ناناز پسر  جونم برات بگه این داداشیه ما خیلی شیطون شده همش میگه بازی بکنم شادی بکنم اینور بپرم اونور بپرم...... میدونی چیه این صدای خنده های تو قشنگترین ملودیه عاللللللمه مگه نه مامان؟.......همه نداشته هام با این خنده هات یادم میرم بخدا ......تو قشنگترین هدیه خدا برام بودی......همه دنیا تو یه دستمه و تو ,تو دست دیگم.......من تورو میخوام........بخند تا دنیا به روم بخنده مامان.....   ...
13 مرداد 1392

تقدیم به تو......

پرهام عزیزم گل قشنگ مامان دردونه مامان یکی یک دونه ماما ن الان که این چند سطر رو برات مینویسم ساعت از نیمه گذشته و شاهزاده کوچوولوی مامان غرقه خوابه.یه حرف های مادرانه ای بود و خواستم برات بنویسم عروسکم.یه وقتایی هست که تو بی قراری نه گرسنته نه خوابت میاد نه جات کثیفه اما تا بغلت میکنم و صورتم روبه صورتت میچسبونم آروم میشی.عاشق اون لحظه هام پرهاممم .وقتی از همه جا و همه کس گریزونی و دلت فقط آغوش مامانو میخواد.اون لحظه هاست که دوست دارم زمان بایسته دوست دارم همه هستیم رو فدات کنم راستش پسرک آسمونی من  نمیدونم چرا احساس میکنم تو باهممه فرق میکنی این تویی که داری منو پرورش میدی پرهام قشنگکم گل خوشگلم تو به من قدرت میدی تو ...
13 مرداد 1392

پرهام من

        زیباترین تصویری که در زندگانیم دیدم نگاه عاشقانه و معصومانه  توست زیباترین سخنی که شنیدم سکوت دوست داشتنی  توست زیباترین احساساتم گفتن دوست داشتن  توست زیباترین انتظار زندگیم  حسرت دیدار  تو بود. زیباترین لحظه زندگیم  لحظه با تو بودنه زیباترین هدیه عمرم  محبت تو ست زیباترین اعترافم  عشق به  تو ست...!!! ...
13 مرداد 1392